کبری راستگو؛ سیده فاطمه سلیمی
چکیده
نظریۀ آمیختگی مفهومی، در برنامههای تحقیقاتی ژیل فوکونیه و مارک ترنر ریشه دارد. این نظریه نتیجۀ بسط قالب نظری فضاهای ذهنی است. اصل سخن فوکونیه و ترنر آن است که ساختن معنی صرفاً از ترکیب معانی قبلی یا برقراری نگاشتهایی میان آنها صورت نمیپذیرد، بلکه ساختن معنی، ساختاری نوظهور دارد که از ترکیب و ادغام عناصری تشکیل میشود که بهطور ...
بیشتر
نظریۀ آمیختگی مفهومی، در برنامههای تحقیقاتی ژیل فوکونیه و مارک ترنر ریشه دارد. این نظریه نتیجۀ بسط قالب نظری فضاهای ذهنی است. اصل سخن فوکونیه و ترنر آن است که ساختن معنی صرفاً از ترکیب معانی قبلی یا برقراری نگاشتهایی میان آنها صورت نمیپذیرد، بلکه ساختن معنی، ساختاری نوظهور دارد که از ترکیب و ادغام عناصری تشکیل میشود که بهطور مشخص در هیچیک از دروندادها دیده نمیشود. بر این اساس، هدف جستار حاضر این است که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به رویکرد زبانشناسی شناختی نشان دهد که چگونه نظریۀ آمیختگی میتواند تحلیل مجاز مفهومی، بهویژه نوع عقلی آن را دقت بخشد و تقابل برداشت مفسرین سنتی و شناختی را از مجاز تبیین نماید. مهمترین رهیافتهای این جستار نشان میدهد که کاربست نظریۀ آمیختگی میتواند ابعاد پنهان تعبیرهای زبانی و عناصر خیالی زبان قرآنی را آشکار سازد. همچنانکه آمیختگیهای مفهومی قرآن در زمینۀ پدیدههای طبیعی نشان میدهد که چگونه قرآن مناسبترین زمینههای مادی و عینی را برای تبیین حقایق عقلی و معنوی بهکار گرفته است. افزون بر این تعابیر آمیختگی موجود در قرآن کریم، تعابیر اصیل و منطقی به حساب میآیند که با توجه به مفهومسازی ذهنی آنها نه تنها مجاز نیستند، بلکه یک حقیقت عقلی بهشمار میآیند.
کبری راستگو
چکیده
سبکشناسی نقشگرا بهعنوان رویکردی به نسبت نوظهور، نظامی است میان زبانشناسی و نقد ادبی جدید؛ چراکه هم به مباحث زیباییشناسی و ارزشگذاری و قضاوت ورود میکند و هم بر یافتههای زبانشناسی تکیه دارد. ازاینرو تحلیل سبکشناختی، در رویارویی با جهان متن، درصدد دریافت زیباییهای منحصربهفرد چینش آن متن و کلیت یکپارچۀ آن و بررسی ...
بیشتر
سبکشناسی نقشگرا بهعنوان رویکردی به نسبت نوظهور، نظامی است میان زبانشناسی و نقد ادبی جدید؛ چراکه هم به مباحث زیباییشناسی و ارزشگذاری و قضاوت ورود میکند و هم بر یافتههای زبانشناسی تکیه دارد. ازاینرو تحلیل سبکشناختی، در رویارویی با جهان متن، درصدد دریافت زیباییهای منحصربهفرد چینش آن متن و کلیت یکپارچۀ آن و بررسی توانایی خالق متن در بهرهگیری از امکانات زبانی است. پژوهش حاضر با اعتقاد به اینکه یکی از ویژگیهای سبکی و ساختاری قرآن، بهعنوان نمونۀ والای سخن فصیح و بلیغ، روساخت متغیر و ژرفساخت پیوستۀ آن است، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به رویکرد سبکشناسی نقشگرا، مقولۀ چرخش سبکشناختی را نقطۀ آغاز خوانش متشابهات قرآنی قرار میدهد و در سیر تکوینی خود، به مؤلفۀ ساختاری جایگزینی واژگانی در سه سطح اسم و فعل و حرف، میپردازد. این جستار، با ارائۀ تحلیلی زبانی – سبکی از جملاتی که دارای ساختاری مشابه هستند اما از نظر سبکی با یکدیگر متفاوتند، در مقام پاسخگویی به سبب تغییر سبک در گونۀ قرآنی برآمده است و از این امر بهعنوان استفادهای خلاقانه و بدیع از امکانات زبانی یاد میکند و نیز با بررسی رابطۀ متن و بافت در پرتو دو محور جانشینی و همنشینی، تنوع سبکی در گونۀ قرآنی را یکی از عوامل توسعۀ معنایی و انسجام متن دانسته و ظرافتهای معنایی نهفتۀ حاصل از آن را در آیات مذکور به نمایش میگذارد. از مهمترین رهیافتهای این جستار، برقراری پیوند میان مباحث بلاغت و علم مفردات سنتی و مسائل زبانشناسی نوین و ارائۀ نگاهی نو به صنعت التفات در علم بلاغت، و مسالۀ ترادف و اشتقاق در دانش مفردات است. همچنین از مهمترین کارکردهای بلاغی آرایش سبکی جایگزینی واژگانی بهعنوان محور اصلی پژوهش، میتوان به آشناییزدایی و به تبع آن برجستهسازی و ایجاد ابهام هنری اشاره کرد. وانگهی این آرایه، با توسعۀ معنایی خود موجب انسجام متن میشود. ازاینرو، میتوان آن را یکی از عوامل انسجام واژگانی در نظریۀ نقشگرای هلیدی و حسن قلمداد کرد و انسجام کلام را از دیگر کارکردهای بلاغی آن دانست.